نه، انگاری بهتره تی وی رو خاموش کنم. اگه این روشن باشه تا قیام قیامتم پست بنویسم، بازم حرف واسه گفتن وجود داره. حالا درسته که من از اجرای مطیعانه کوروش علیانی زیاد خوشم نمی یاد ولی جالبه که سر بحث "پیامبر رحمت" تونسته با تشبیهاتی ساده، یه ملای بیسواد و یه مثلا دکتر علوم مذهبی رو چنان تو منگنه بزاره که اینا به پته پته و من من افتادن! آخه جز افاضاتشون بوده که رحمت پیامبر در همون کشتار کفار و به درک فرستادن اونها نمود پیدا می کرده و اصلا رحمت در معنای گذشت برای هدایت، مساله ای بی معنی است! و هرچند ظاهر این موضوع، قساوت به نظر می رسه ولی در باطنش چیزی نهفته است که عوام الناس درک نمی نمایند!
البته تناقضهای موجود در مبحث چنان زیاد بود که عوام الناس بنده خدا که حق دارند درک نکنند ولی خنده دارش اینه که این کارشناسا هم با بی پاسخ گذاشتن سوالات بدیهی و خلط مطلب و دور زدن اصل قضیه نشون دادند، خودشونم چیزی درک نکردند! راستی طبق فرمایشات ملای بیسواد فهمیدیم جناب کشیش "بینوایان" غلط اضافی فرمودند که الباقی شمعدانی های سرقتی رو تحویل ژان وال ژان دادند تا هدایت شود. ایشون باید انگشتان و دست تا مچ این دزد پلید رو قطع می نمودند تا اثرات رحمت دایمی بشه.. الهی شکرت با این آموزه های مذهبیمون!
پی نوشت: از هر فرصتی برای آماده کردن ذهن های خام ملت استفاده می شه. حتی از احادیث و راویات اجباری که به خوردمون می دن، بوی سیاست بازی بلنده! حضرت فاطمه، علی (ع) رو دعوت به قیام کرد و در همین حال ندای لا اله الا الله برخاست. علی فرمود: حرف من به غیر از این نیست.. روایت "صبوری برای حفظ دین" بسیار قبال توجه و مناسب حال دوران ما بود! نتیجه گیری اخلاقی اینکه مصلحت ما برتر از حق شماست..