ممنون، صد هزار ممنون که به هر جایی سر میزنم فیلتر است. که خواندن اخبار و تحلیلهای پایگاههایی که هنوز فرصت نکردید فیلتر کنید، یعنی رنج بیپایان. بله، فهمیدن یعنی رسیدن به نهایت رنج. ممنون و صد هزار ممنون که به فکر مایید که رنج نبریم. رنج نبریم که اقتصادمان هر روز به بلایی دچار میشود که آنرا آخرین تیر خلاص بر پیکر نحیفش میدانند ولی باز این بیمار رو به موت مقاومت میکند. رنج نبریم که سیاستمان چنان تحقیرکننده است که حتی عهدنامههای ترکمانچای و گلستان در برابرش باعث سرافرازیست. رنج نبریم که فرهنگمان، ادبیاتمان، شاعرانمان، پیشینهمان، تاریخمان، اصالتمان به تاراج غیر میرود و هر روز بشنویم فلان بزرگ علمی ادبی و سنت هزار سالهمان به تصاحب یغماگران همسایه که روزگاری جز مام وطن بودند، در می آید. رنج نبریم که نخبگانمان از این مملکت فراریند و ایرانی بودن دیگر هیچ افتخاری نیست..
رنج نبریم که منابع طبیعی زمینی و زیرزمینیمان به ثمن بخس به تصاحب بیگانه در میآید. رنج نبریم که محیط زیستمان از تالابها و دریاچهها گرفته تا جنگلها و کوهپایهها در شرف تخریب کاملاند. رنج نبریم که آب مملو از نیترات میخوریم و هوای سرشار از جیوه تنفس میکنیم. رنج نبریم که نه تنها گونههای حیوانات از حق حیات محروم میشوند، انسان این مفخر همه آفرینش، خود به گونهای در حال انقراض تبدیل شده است. رنج نبریم که ببینیم، تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف، و به بال پشه ز عنقا گذشتهای، فقط در حد مثل باقی ماندند و کرم تقلب، دروغ، ریا، عوامفریبی، کجفهمی، حقیرانگاری بزرگان، عرشرسانی کوچکان… بر تک تک اجزای بدنه مردگان حبس در این گور عظیم به نام میهن، نقب زده و در حال تلاشی و فساد روزافزون است. و رنج نبریم که ما همان مردگانیم به اسم زندگان.. ممنون و صد هزار ممنون که ما را کور، کر، لال و نافهم میخواهید. ممنون. که آگاهی یعنی رنج بی پایان..