وقتی نصفه شب با حال خاصی از خواب میپری، شاید چندان عجیب نباشه که بیهیچ فکر قبلی بیای سراغ ترانه ماهیگیر زندهیاد مازیار و اون قدر به صدای گرم و موسیقی دلنشینش گوش بسپری که آروم بگیری..
این همه اون دستاتو بالا و پایین نکن
لب بچه ماهی رو با قلاب خونین نکن
ماهیگیر ماهیگیر
اشک این بچه ماهی توی آبا ناپیداست
فریاد اون توی آب یه فریاد بی صداست
بزار تا بچگی رو بزاره اون پشت سر
بتونه عاشق بشه وقتی می شه بزرگتر
ماهیگیر ماهیگیر
ببین بازی کردنش پر از شوق موندنه
زندگی رو خواستنو مرگو از خود روندنه
خونه اون رودخونه است
دریا براش یه رویاست
بزرگترین آرزوش رسیدن به دریاست
تابیدن آفتابو رو پولکاش دوست داره
دنیا براش قشنگه وقتی بارون می باره
ماهیگیر ماهیگیر..
پ.ن: ماهیگیرها هیچ وقت به ماهیها رحم نمیکنند. ماهیها هم منتظر مرحمت ماهیگیرها نیستند. همیشه آخرش یه ماهی شجاع پیش قدم میشه، رمز پیروزی و آزادی رو به یاد ماهی کوچولوها مییاره. اون وقته که هر ماهی کوچولو، خودش یه ماهی شجاعه. و بین این شجاعان، دیگه هیچ ماهیگیری، لب هیچ ماهی کوچولویی رو، نمیتونه با قلابش خونین کنه..