ظاهرا تازگیها کشف کردند که بهتره دست کودکان خیلی تمیز نباشه و اتفاقا یه کم کثیفی برای ایمنی و سلامت بدن مفیده! در واقع چنین چیزی تو تربیت بچهها هم صادقه. والدین دلزده از خشونتهای نسل گذشته، به اسم دوران کودکسالاری، اجازه هر رفتار ناهنجار رو به بچهها میدن و نتیجه این عملکرد نادرست جز تحویل نسلی زودرنج و حساس به اجتماع نیست. نسلی که والده میزش بوده و والد صندلیش. و کمکمک تحت تاثیر نازپروریهای این دو دلسوز، متوقع سواری گرفتن از عالم و آدمه! نسلی لوس شده که از عهده سادهترین مسئولیتها هم بر نمییاد. حالا نه اینکه عملکرد درست، تنبیه شدید بدنی بچهها و تخریب سلامت روحی و جسمیشون باشه ولی کودک باید یه سری محدودیتها و سختیها رو تجربه کنه تا مقاوم، مستقل، خوداتکا بار بیاد. مثل این میمونه که تو روز، صداهای پنهان محیط، یه سپر حفاظتی اطرافمون تشکیل میدن که باعث میشه نویزهای کوچیک نره رو اعصابمون ولی امان از شب و نبودن این سپر. اون وقته که با یه چیکهچیکه شیر آب یا تیکتاک ساعت باید فاتحه آرامش و خوابو خوند. به همین صورت بعضی پیشآموزشها و آمادگیها باعث میشه بچهها یه سپر حفاظتی داشته باشند که دیگه مسائل کوچیک براشون جزو مصایب و بلایا حساب نیاد. یا بچه بیدست و پا و مامانی بار نیاد که که تقی به توقی بخوره تو دامن خانواده اش، دستمال آبغورهگیری به دست، منتظره حمایت اونها باشه.
حالا اینو داشته باشید تا بگم درستی این مسائل هم اثبات شده. برخلاف اون تصور اشتباهی که رایجه و می گن بچه حداقل تا 6 سالگی شاهه و باید هر چی گفت عمل بشه، بررسیها نشون میده اتفاقا بچههایی که تا این سن در ازای اشتباهاتشون، تنبیه سبکی میشند، در آینده امیدوارتر، مسئولیتپذیرتر و موفقترند. این بررسیها رو کنار تجربیات خودم میگذارم، میبینم بچههای نازپرودهای که فرمانروای مطلق منزلاند، حتی علیرغم ضریب بالای هوشی، در عملکرد از بچههای همسن خودشون عقبترند. والدینشون در دوازده سالگی هنوز بند کفششون رو میبندند و در ده سالگی همچنان قاشق قاشق غذا به دهانشون میگذارند. کودکانی که حتی برای فین کردن محتاج کمک والدیناند! کودکان معصومی که تا زمانی که وقت تربیت درست و پیریزی کردن ساختار فکریشونه، دلمون نمییاد به اونها تو هم بگیم ولی آینده دور نیست که تاوان این رفتار رو خودمون پیش از فرزندان بچشیم. زمانی که چتر حمایت بیدریغمون اون قدر گسترده نیست که مانع خیس شدن دلبندانمون زیر رگبار بیامان مشکلاتی بشیم که خودمون با رفتارهایی نادرست، مسبب اصلی ایجادشون بودیم..