سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

سیب زمینی خورها

 

 

سیب زمینی خورها(1885) - نگهداری: موزه استدلیجک، آمستردام

 

 

ونسانت وان گوگ (1890-1853) نقاش هلندی که زندگی رنجبار و آمیخته به عشق او نمونه ای از زندگی هنرمندان مردمی است، در 32 سالگی دست از زندگی راحت کشیشی شست و با دل سپردن به ندای وجدان هنری خویش، زندگی خود را با زندگی زحمتکشان در آمیخت. تابلوی سیب زمینی خورها که یکی از کارهای اولیه وان گوگ است، مربوط به دوره ای است که ...

این هنرمند در کنار معدنچیان و همراه آنان زندگی و کار می کرد و از نزدیک با رنج ها و مشقت ها، و صفات انسانی آنها آشنا می شد. این تابلو از یک طرف نشان دهنده تجربیات ابتدایی سبک کار خودجوش وان گوگ و از طرف دیگر معرف صداقت هنری و عشق او به ستایش زیبایی اخلاقی و معنوی مردم زحمتکش و بی چیز است. 

او تابلو های متعددی از روستاییان ، کارگران معدن، کارگران بنادر و سایر تیپ های اقشار پایین اجتماع کشیده است، لیکن هیچ کدام از این تابلو ها به خاطر ترسیم تیپ مناسب این اقشار از نظر نقاشی نبوده، بلکه او مسئولیتی اخلاقی و کششی غیر قابل اجتناب به مشارکت در رنج مردمی که زندگیشان مانند زندگی خود او مملو از رنج و نگرانی بوده، احساس می کرده است. 

در تابلوی "سیب زمینی خورها" هنرمند در وعده غذای ساده و همیشگی این رنجبران (سیب زمینی و قهوه) فرصتی را می جوید که پاکی اخلاقی آنان را ستایش کند. تابلو افراد یک اجتماع کوچک و همبسته ای را نشان می دهد که مشترکا کار می کنند و با مهربانی جز کوچکی از حاصل کارشان را که نصیبشان می شود، بین هم تقسیم می کنند. تنها در کنار این میز، ساعت های طولانی رنج و مشقت ناشی از مبارزه طبقاتی و در آویختن با طبیعت خشن، موقتا به پایان می رسد و لحظاتی برای استراحت فرا می رسد. روح تقدس در این تابلو قابل مقایسه با روح تقدس در تابلوهای "شام آخر" استادان کلاسیک است. 

رنگ های تیره آبی، سبز و قهوه ای فضای داخل اتاق را به طبیعت سرد و خشن بیرون پیوند می دهد. رنگ تیره چهره ها، مدل دست ها، سختی کار و تغذیه همیشگی سیب زمینی را القا می کند. روابط بین افراد روح آشنای خانوادگی را نشان می دهد، روابطی که شدت خشونت زندگی جایی برای خودپسندی . چشم هم چشمی برای آنان باقی نمی گذارد. 

زمینه تابلو خشن و قدرتمند است. تازه کاری وان گوگ در نقاشی بدن ها مشخص است. لیکن وان گوگ بر اساس صداقت خود با تمرین های طولانی و ریاضت گونه در باز آفرینی زنده سرها و سایه روشن آنها کاملا موفق بوده است. دو چهره سمت چپ دارای چشمانی با نور درونی هستند. خود هنرمند چند بعدی در این زمینه می نویسد: " من نقاشی چشمان این مردم را خیلی بیشتر از نقاشی گنبد ها و کلیساها دوست دارم. "