سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

موسیقی ذهن

 

نمی دونم چرا این ذهن من، دست از تجزیه تحلیل اطرافش بر نمی داره! هر جا می رم به همه چی، با یه عینک پرسشگرانه نگاه می کنه و براش دنبال دلیله! البته این مشکل تازه ای نیست. تو همون عوالم بچگی وقتی می خواستم معنای شعری که معلم ازم خواسته بود، از بر کنم، دایم به خودم می گفتم، این ظاهرشه و یه چیزی باطن و غرض شاعر از شعر بوده که از معنای تحت الفظی، نمی تونم درکش کنم! و هنوزم این مساله منه که حتی برای آدمهای اطرافم به دنبال معنایی متفاوت از اونچه نشون می دن، هستم. در واقع در پی کشفم! کشف چیزی که تقریبا غیر ممکنه! چون این قضاوتها کاملا شرایطی و نسبیه. ولی گاهی یه چیزهایی منو به درون آدمها و دنیاشون رهنمون می کنه. مثلا نوع زنگ موبایل هاشون!  

یه جورایی زنگ موبایل ها که اکثرا فقط زنگ نیست و آهنگینه، احساسات آدمها رو نشونم می ده که موسیقی فکرشون چه طنینی داره. بعضی ها که آهنگ های جیغ و پر سر و صدا رو دوست دارن، با خودم می گم، وای این هنوز اول راهه و درونش هنوز به سکون نرسیده و می خواد این جوری خودشو رها کنه. و اما وقتی صدای زنگ کلاسیک گوشی آقا و خانوم رو می شنوم، تصورم متفاوته. با خودم می گم، حداقل درونش بین سطوح موسیقی تمایز قائله و می تونه آدمی باشه که به هر چیز دم دستی ای اکتفا نمی کنه و جنس برتری رو طلب می کنه.  

گاهی هم می بینم دختر خانوم یا آقا پسر چنان موسیقی پر احساسی برای گوشیشون انتخاب کردن که می خوام همون لحظه شنیدنش، دستمالمو در بیارمو اشکهای نریخته مو در فراغ یار گم کرده شون پاک کنم! این مواقع حدس می زنم با شخصیت های رومانتیکی روبرو هستم که خودشونم، به تمام عالم و آدم این مساله رو اعلام می کنن! یه وقتهایی هم، طرف سبیل داره قد چی! ولی وقتی صدای زنگ گوشیش بلند می شه، می خوام پخ بزنم زیر خنده. آخه زنگ موبایلش، افلیج مادرزادو به رقص می یاره، چه برسه مردم دور و برو که با تعجب به سبیلای تاب داده اون نگاه می کنند! عجب درون الکی خوشی دارن والا!  

راستش مخم چند باری هم با شنیدن زنگ موبایلها هنک کرده. یکیش وقتی بود که شنیدم زنگ موبایل پسر مودبی که باهام حرف می زد، آهنگ کارتون پت و مته! خیره بهش مونده بودم که این چه درون مضحکیه که داره و نمی دونم چرا بعدش باهاش سرسنگین شدم. شاید موسیقی درونشو دوست نداشتم!  

اینایی که گفتم، فقط مثال، اونم در حد شوخی بود وگرنه حدس زدن موسیقی درون آدما بر اساس موسیقی گوشی موبایل خودش یه پا تخصصه! البته همیشه هم این روش جواب نمی ده. مثلا در مورد خود من. تو گوشیم نزدیک 300 تا شماره هست که در گروه های مختلف دسته بندی شده و هر گروهی هم موسیقی خاص خودشو داره و آهنگ هر آدمی که برام مهمه با دیگری متفاوته! دارم می گم، من زنگ گوشیمو بر اساس احساسی که آدمها در من ایجاد می کنند، انتخاب کردم و این اصلا ربطی به موسیقی درون خودم نداره!  

حالا که در این دور باطل، برگشتم اول راه و می بینم این زنگ موبایل چندانم بی اشتباه نیست، یاد یه مثال بهتر برای درک دنیای درون آدمها از ظاهرشون افتادم. می دونید من غیر زنگ موبایل آدمها، به کفشاشون هم، خیلی دقت می کنم. نوک کفش تیزه یا گرده! پاشنه اش بلنده یا کوتاهه! مدلش ساده است یا شلوغه!.. این روش حتما جواب می ده چون حداقل من، هیچ وقت پا تو کفش یکی دیگه نمی کنم و راحت می شه از کفشی که می پوشم فهمید، ماهی کوچولویی هستم که حتی موقع راه رفتن، تو ابرها گام بر می داره..