سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

مفتخر نیستم که یک ایرانی ام

 

تو مملکتی که هنرمندان کاریکاتوریستش در شرایطی که نشاط فرهنگی جامعه رو از بین رفته می دونند، لزوم برگزاری دوسالانه کاریکاتور و خندیدن و خنداندن رو دور از مسئولیت و مصلحت احساس می کنند..

تو مملکتی که بزرگترین استاد موسیقی سنتیش چنان به ستوه اومده که خواهان عدم پخش صداش از رسانه به اصطلاح ملی می شه و اونها هم به سادگی مردمو از شنیدن روحانی ترین نوای پیش از اذان محروم می کنند..

تو مملکتی که مستندسازان به نامش به عذر سختگیری و ممانعت اعمال شده برای ارائه تصویر واقعی و منصفانه از فضای ملتهب جامعه از شرکت در جشنواره بین المللی سینما حقیقت سر باز می زنند..

تو مملکتی که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینماشو یه چماق به دست لمپن ساخته که دلایل مستدل فقر فرهنگی مردم و استقبال تاریخیشون از هجویاتش رو موهوم و فرافراکنی سیاست بازان قلمداد می کنه.. 

.

.

بایدم نمایندگان رسانه های گروهی ایران از حضور بازیگر سریال جومونگ چنان دچار ذوق زدگی بشن که اون حتی پشت میز کنفرانس مطبوعاتی از شدت احاطه شدن توسط خبرنگاران و عکاسان قابل رویت نباشه!

بایدم یه بازیگر ساده از رنج سفر مردم به فرودگاه برای استقبال از خودش و نه تیم قهرمانان آسیا که پرواز همزمانی داشتند، تشکر و مدعیانه از کم کردن معضل ترافیک شهرهای بزرگ ایران، اظهار خوشحالی کنه!

بایدم بعد تاخیر دو ساعته در شروع نشست خبری به دلیل استقبال بیش از اندازه مخاطبان عنوان بشه، جومونگ به قسمتی از زندگی مردم ایران تبدیل شده! 

بایدم کره ای ها تاریخ مجعول خودشون و داستان ساختگی تاسیس سلسله گوگوریو رو مقارن با تاسیس هخامنشیان ایران بدونند و قهرمانان از زیر بته عمل آورده شده سناریستهای امروزیشونو با اسطوره های تاریخی ایران مقایسه کنند!