سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

یکی از میان ما

 

همین چند هفته قبل بود. نشسته بودم رو کاناپه و مثلا کتاب می­خوندم و حواسمم زیر چشمی به تی­وی بود که یه فیلم کشکی مثلا جنگی نمایش می­داد. در جریان عملیاتی می­فهمن یه جاسوس همه اطلاعات حساسو به عراقی­ها راپورت می داده و در نهایت کاشف به عمل می­یاد ستون پنجم همون پزشک گردانه! حالا اینکه جزییات قصه فیلم آبکی ما چی بود، مهم نیست. نکته مهم فکر موذیانه ای هست که داستان با شخصیت پردازیهاش القا می­کرد. از یک سو، برادر متدین عراقی قصه با نام "عمار" – از اولین گروندگان به اسلام و یاران نزدیک پیامبر-  که با شروع جنگ از میهنش  به این سمت خط فرار کرده و الان جان بر کف و فدایی ایرانه و از سوی دیگه، پزشک تحصیل­کرده ایرانی با نام "نادر" –از وطن پرستترین و مشهور و محبوبترین شاهان ایران- که خائن به مملکت و مرز و بوم اجدادیش، در خدمت بیگانه است!! فکر کنم دیگه حرفم نیاز به توضیح بیشتر نداره. می گن، العاقل یکفی الاشاره.. 

 

پی نوشت: ای ول به این دامنه تاثیر! اون قدر رو مخ ملت کار شده که حتی ادبیات گفتاریشون تغییر کرده! تو برد ساختمان زده شده بود: " یک سری عوامل مشکوک اقدام به عملیات خرابکارانه نظیر قطع سیم­های برق و تخریب آسانسور می­نمایند!! " باز دمشون گرم که ننوشتن، این اقدامات آشوبطلبانه تحت تحریک عوامل استکبار خارجی جهت استیلا بر استقلال داخلی به عامیلت مشتی خودباخته سست­عنصر صورت پذیرفته! می ترسم این جوری پیش بره، با این توهم رو به گسترش توطئه، چنان جای خودی و غیر­خودی عوض بشه که هر روز آژان و آژان کشی داشته باشیم. جای شکرش باقیه اینجا از اعتراف­گیری خبری نیست وگرنه بعید نبود مشخص بشه عامل چه خیانت های بزرگی، یکی از میان ماست!