سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

سبک نامه یک سمک

یک ماهی آزاد

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

 

جسارت چیزی نیست جز پذبرش خطر برای رسیدن به هدف. این معنا برای منی که حاشیه امن رو رها و تن به گرداب سرگردانی­ها سپردم، بیش از هر کسی مفهوم و آشناست. این روزها، روزهای شعله کشیدن جسارت تازه است. روزهای یخ زدن ترس و تشویش دیر رسیدن. روزهای بی­تفاوتی به زمین و زمان و همچنان طی کردن مسیر خود. این روزها، روزهای ساختن دنیایی جدیده. دنیایی که با معیارهای زمانی و مکانی عام متناسب نیست.. 

  

پ.ن1: وقتی درگیری­های چند سویه­ای برات ایجاد شده و مشغول بررسی جوانب یک امر تازه­ای، فقط یک چیز کم داری. ترجمه متن چند صد صفحه­ای از مکانیک سیالات که برای تجهیز پروژه­ای مورد نیازه و متوقع هستند چند روزه تحویل بدی! ظاهرا تصور کرده­اند خاصیت و کاربردی مشابه دستگاه تخیلی ترجمه دارم. از یک سو متن انگلیسی وارد شود و از سویی دیگر فارسی تحویل بگیرند!

پ.ن2: به دلایلی چند، در فکرم اگر شرایط مهیا بشه در یک سرویس خارجی خدمات وبلاگ بنویسم و احتمالا ماهی سیاه کوچولو برای همیشه به عمق اقیانوس­ها خواهد پیوست. لیکن برای اتخاذ تصمیم هنوز به نتیجه واحدی نرسیدم. سپاسگذار خواهم بود اگر دوستان خواننده که در این زمینه تجربه دارند، سرویسی مناسب که نیازهای یک بلاگر فارسی رو در حد مطلوب تامین کنه، در قسمت "تماس با من" پروفایلم، معرفی کنند. بله، "ما آزموده­ایم در این شهر بخت خویش" و باید رفت ولی تا آن زمان، همچنان در این تنگ شنا خواهم کرد و خواهم نگاشت..